شیائو بای، یک دیو مار سفید، به ماموریتی فرستاده می شود تا مشاور تائوئیست امپراتور را که برای رسیدن به جاودانگی و جلب لطف امپراتور، مارها را به طور دسته جمعی می کشد، ترور کند. شیائو بای، با این حال، قبل از اینکه او بتواند به او برسد، مورد حمله قایقهای مشاور قرار میگیرد و متعاقباً شکست میخورد. خوشبختانه، سنجاق موی شیطانی که توسط مادر مار به او اعطا شده است، می تواند زندگی او را به قیمت خاطراتش نجات دهد.
شیائو بای در دهکده مار گیر بیدار می شود، غافل از اینکه در واقع یک شیطان است یا توسط دشمنان قسم خورده اش احاطه شده است. او با شو ژوان، مردی که او را نجات داد، ملاقات می کند و عاشق او می شود. آن دو راهی سفر می شوند تا شیائو بای کیست و راز سنجاق سر شیطانی او را بیاموزند. این زوج توسط شیائو-کینگ، خواهر شیائو-بای تعقیب می شوند، که به مادر مار سوگند یاد کرده است که شیائو بای را ظرف سه روز بازیابی کند یا در تلاش بمیرد. همانطور که تائویست ها، شیاطین و انسان ها با هم برخورد می کنند، داستان عاشقانه ممنوعه آشکار می شود.
[نوشته شده توسط MAL Rewrite]