پس از اتفاقاتی که در طول حمله به تایتان رخ داد، ارن جیگر سوگند یاد کرده بود که تمام تایتان ها را نابود کند. اما در نبردی برای زندگی به این نتیجه رسیده بود که در حال تبدیل شدن به چیزی است که بیشتر از همه از او متنفر است. اکنون با قدرت جدیدی که به دست آورده بود، خود را وقف مبارزه برای آزادی و رهایی از غول هایی کرد که سرزمینش را تهدید کرده بودند. پس از پیروزی تلخ و شیرین خود در برابر تایتان ماده، ارن متوجه شد که دیگر زمانی برای استراحت ندارد زیرا در آن لحظه اوضاع بهم ریخته بود و تودهای از تایتانها به دیوار رز نزدیک میشدند و او باید به نبرد بیپایان خود و همراهانش ادامه میداد. . باید ادامه بدم...