اساس این داستان بر این اساس استوار است که احتمال وقوع زلزله ای با قدرت 7 ریشتر در توکیو در 30 سال آینده 70 درصد یا بیشتر است. این داستان توضیح می دهد که اگر زلزله ای به بزرگی 8 ریشتر رخ دهد چه اتفاقی می افتد.داستان درباره دختری به نام میرای است که سال اول دبیرستان است. او در آغاز تعطیلات تابستانی به همراه برادرش یوتاکا برای بازدید از نمایشگاه نوار به جزیره مصنوعی توکیو به نام اودایبا می رود. لرزش شدید ناشی از گسل های اقیانوسی باعث می شود تا برج معروف توکیو و پل رنگین کمان فرو بریزند و خط افق توکیو در یک لحظه فرو بریزد. میرای و یوتاکا با کمک یک دختر تحویل دهنده موتور سیکلت به نام ماری که در اودایبا با او آشنا شدند، سعی می کنند به خانه خود در ستاگایا در غرب توکیو بازگردند.