از زمان مرگ پدربزرگش، یاسوجی، کوسوکه کوماگایا با دوست صمیمی خود، ناتسومه تونای، بیگانه شده است. پس از بزرگ شدن با هم به عنوان برادر در یک آپارتمان، این دو اکنون به دلیل ناتوانی Natsume در رها کردن گذشته، خود را در تضاد می بینند. این شکاف با خبرهایی مبنی بر تخریب مجتمع سابق آنها به زودی تشدید می شود.
دوستان کوسوکه با اطلاع از اینکه ظاهراً یک روح در مجتمع قدیمی وجود دارد او را به محل تخریب می کشانند تا اطراف را نگاه کند. وقتی کوسوکه متوجه میشود که ناتسومه نیز آنجاست، بر سر یک دوربین قدیمی که زمانی متعلق به یاسوجی بود، بحث میکنند. این باعث می شود که Natsume با او فرار کند، اما درست زمانی که او می خواهد از پشت بام بیفتد، یک باران سیل آسا تمام ساختمان را فرا می گیرد و زمین اطراف او را سیل می کند.
بچههای کوچک اکنون خود را در دریا میبینند که ساختمان آپارتمان نقش کشتی آنها را دارد. ناتسومه و کوسوکه که قادر به برقراری ارتباط با بقیه جهان نیستند، برای اینکه شانسی برای یافتن راه خانه داشته باشند، باید اختلافات خود را حل کنند.
[نوشته شده توسط MAL Rewrite]