این داستان در مورد D Dunpeal، بدجنس (متولد یک جادوگر و یک انسان)، یک شکارچی معروف خون آشام است.
توانایی شکار موجودات شب را دارد و به همین دلیل انسان آن را می پذیرد. او می خواهد شارلوت البورن، دختر جذاب یک خانواده ثروتمند را نجات دهد.
با غروب خورشید، شکار آغاز می شود، پدر شارلوت برای دخترش، چه مرده و چه زنده، جایزه بزرگی در نظر گرفته است. D با وجود اینکه برادران مارکوس بدنام و گروهشان به دنبال پاداش پدر هستند، این کار را می پذیرد.
و در همین حال، یک شیطان شوم وجود دارد که مخفیانه حرکت می کند و تله ای آماده می کند، هیچ کس انتظار آن را ندارد و تعداد کمی از مردم زنده نمی مانند.
با این رازهای مخفی می توان شکارچی ها را هم شکار کرد!!!