"من قوی ترین تو دنیا نیستم ولی خواهرم؟!" بر اثر اتفاقی در دنیای واقعی، آساهی ایکوسابا به دنیای دیگری منتقل می شود. او سعی می کند از دنیای متفاوتی که تصور می کرد لذت ببرد، اما معلوم می شود که توانایی هایش ضعیف ترین هستند. هنگامی که او قرار است مورد حمله یک هیولای بی رحم قرار گیرد، خواهر بزرگتر آساهی به سراغش می آید و او را نجات می دهد. مایو که به دنبال عشق آساهی است، با قوی ترین توانایی ها و مهارت های تقلب به همان دنیا می رسد. داستان فانتزی با یک خواهر بزرگتر با عقده خواهر و برادر و یک برادر کوچکتر با ضعیف ترین توانایی ها شروع می شود.