در اواخر دهه 1930، یک قطار بین قارهای آهسته و نهان، سفری افسانهای را آغاز کرد که رد پا و خونی را در سراسر کشور بر جای گذاشت. در همان زمان، در نیویورک، دانشمند جاه طلب «زیلارد» و دستیار بی میلش «انیس» در «جستجوی بطری های گمشده» اکسیر جاودانگی هستند. علاوه بر این، جنگ بین گروه های مافیایی اوضاع را بدتر کرد. در Advena Avis در سال 1711، کیمیاگران به دنبال ارزش اکسیر جاودانگی هستند. اگرچه در ابتدا از هم گسیخته و بی ربط به نظر می رسد هم در مکان و هم در زمان.
اما این بخشی از داستانی بسیار بزرگتر از کیمیاگری، بقا و جاودانگی است... ایزاک و میریا با افراد مختلفی در تماس هستند و همه آنها را درگیر جاه طلبی ها و برنامه های پنهان خود با پیامدهای قراردادهای مادام العمری می کنند که ایجاد کرده اند...