هیولاهای گروتسک گودزیلا مانند به نام "کایجو" سالهاست که در سراسر ژاپن ظاهر می شوند. برای مبارزه با این جانوران، یک واحد نظامی نخبه معروف به سپاه دفاع روزانه جان خود را برای محافظت از غیرنظامیان به خطر میاندازد. وقتی موجودی می میرد، «جاروبگران» که برای شرکت نظافت حرفه ای Kaijuu کار می کنند، رها می شوند تا بقایای آن را دور بریزند. کافکا هیبینو، مردی 32 ساله، از شغل خود به عنوان رفتگر راضی نیست. او از جوانی رویای پیوستن به سپاه دفاع و گذران زندگی از کشتن کایجوس را در سر داشت. با این حال، پس از چند تلاش ناموفق، او از رویاهای خود دست کشید و خود را به حد متوسطی که حقوق مناسبی برای او فراهم می کرد، تسلیم کرد. با این حال، زمانی که یک جوان 18 ساله جاه طلب به نام لنو ایچیکاوا به خدمه نظافت او میپیوندد، کافکا بار دیگر به یاد تمایل او برای پیوستن به ارتش میافتد. پس از یک سری اتفاقات ناگوار و تعامل با رفتگر جوان، کافکا با یک کایجو انگلی روبرو می شود که وارد دهان او می شود و او را به یک هیولای انسان نما تبدیل می کند. کافکا با قدرت های تازه کشف شده اش قصد دارد رویای همیشگی خود را به آزمایش بگذارد.