روزی روزگاری، ارباب شیطان، ریمدز، جهان را ویران کرد تا اینکه توسط قهرمان افسانه ای، کریشنا، مهر و موم شد. از آن زمان تا کنون هزاران سال در آرامش می گذرد و شیاطین بی شماری به قلمرو انسان ها اضافه شده اند. از آنجایی که ریمدز به زودی برای ایجاد ویرانی برمیگردد، یک پادشاه انسانی تصمیم میگیرد تا قهرمانان افسانهای را احضار کند: 75. متأسفانه، پس از این همه زمان، شناسایی دقیق فرزندان او دشوار است.
داستان حول محور آلبا فروهلینگ شجاع و تازه کار می چرخد. مهارت های او شاید بهترین نباشد، اما او به عنوان بهترین سرباز برای همراهی یک قهرمان جوان در هنگام خروج انتخاب شده است... یا حداقل باید. راس هم طعنه آمیز و هم سادیست است و این باعث می شود آلبا رنج زیادی بکشد.