"شاید گربه ما در حال تبدیل شدن به نکوماتا..." دهکده ای روستایی که در آن توکای ها، انسان ها و خدایان در آن زندگی های عادی، روزمره، آمیخته با کمی گرما و گاهی رازآلود دارند. یک تابستان، گربه 20 ساله بوچیو ناگهان به یک نکوماتا تبدیل می شود. برای کشف دلیل این دگرگونی، او شروع به یادگیری بیشتر در مورد تغییر شکل می کند، همراه با کیتسون که یوری را متحول می کند. مو چان مخفیانه تنگو-کلاغ جیرو را در حال انجام وظایف خود مشاهده می کند و شروع به دیدن جیرو در نور جدیدی می کند. در همان زمان شایعاتی در مورد نوح بدبخت شروع می شود...