راجر دوست خیالی آماندا شافلاپ است. هیچ کس دیگری نمی تواند راجر را ببیند، تا زمانی که آقای بانتینگ شیطانی به در آماندا می رسد. آقای بانتینگ تخیلی ها را شکار می کند. شایعه شده که حتی آنها را می خورد. و حالا او راجر را پیدا کرده است. به زودی راجر تنها می شود و به سمت زندگی خیالی خود می گریزد. قبل از اینکه آقای بانتینگ او را بگیرد باید آماندا را پیدا کند و قبل از اینکه آماندا او را فراموش کند و ناپدید شود. اما چگونه یک پسر غیر واقعی می تواند در دنیای واقعی تنها باشد؟ (منبع: انتشارات بلومزبری، ویرایش)